هیچ بدیلی برای کارکردهای عاطفی ای که خانواده دارد، نمی توان یافت.
 
چکیده: یکی از کارکردهای عاطفی خانواده، محبتی است که از سوی والدین به فرزندان و بالعکس صورت می گیرد. اما در این میان یکی از موانع تحقق این کارکرد، اشتغال مادران است. در این نوشتار پس از بررسی کارکردهای عاطفی خانواده به بیان دیدگاه های مختلف در مورد اشتغال مادران پرداخته می شود. با ما همراه باشید.

تعداد کلمات 1071 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه

 

ب) حمایت عاطفی در روابط والدین و فرزندان 

والدین و فرزندان نقش بسیار مهمی در ارضای نیازهای عاطفی متقابل ایفا می کنند. با توجه به نقش برجسته تر والدین در این زمینه، تحقیقات روان شناختی و جامعه شناختی اغلب به بررسی حمایت عاطفی والدین از فرزندان پرداخته اند، در حالی که تأثیر فرزندان بر تأمین نیازهای عاطفى والدین نیز اهمیت خاص خود را دارد، تأثیری که یا در دوران کودکی فرزندان به طور ناآگاهانه، یا پس از بلوغ آنان به طور آگاهانه صورت می پذیرد. برای مثال، والدین می توانند از راه بازی با فرزندان خردسال خود به دوران کودکی بازگردند و بدین ترتیب، فشارها و تنش های روان شناختی حاصل از زندگی روزمره را کاهش دهند.[1]


اشتغال مادران

در ارتباط با حمایت عاطفی والدین از فرزندان، یکی از اموری که توجه بسیاری از متخصصان علوم اجتماعی را به خود معطوف کرده، ارزیابی میزان تأثیر اشتغال مادران بر فرزندان است. برحسب یک دیدگاه افراطی، اهمیت ارتباط مادر با فرزند به حدی است که حتی جدایی موقت کودک از مادر، مثلا در زمانی که مادر به محل کار خود می رود، آثار ناگوار و جبران ناپذیری بر زندگی کودک برجا می گذارد. با چشم پوشی از جنبه اغراق آمیز این دیدگاه، اصل اندیشه نیازمندی عاطفی فرزندان به مادران، افزون بر پشتوانه های فرهنگی، در میان صاحب نظران نیز موافقانی دارد که از جمله می توان به جان بالبی[2] اشاره کرد. وی معتقد بود جدایی کودک از مادر در دوران کودکی در صورتی که مدت طولانی باشد، باعث اضطراب در کودک خواهد شد و نتایجی مشابه غم از دست دادن یک عزیز را به بار خواهد آورد. این تجربه میتواند بر ساخت عاطفی آینده کودک تأثیر بگذارد و توانایی وی در ایجاد روابط عاطفی بائبات را کاهش دهد.[3]
در مقابل، دیدگاه دیگری با استناد به تحقیقات جدیدتر، آثار منفی اشتغال مادران بر کودکان را انکار می کند. طرفداران این دیدگاه ادعا می کنند که میان کودکان متعلق به مادران شاغل و کودکان دیگر، تفاوت عمده ای دیده نشده است و در موارد خاصی که تفاوت هایی وجود داشته، ریشه آنها را باید در عوامل دیگری مانند کیفیت مراقبت جایگزین (مانند نسبت تعداد مربیان به تعداد کودکان یک پرورشگاه) جستجو کرد، نه در اشتغال مادران. افزون بر آن، کودکان متعلق به مادران شاغل از نظر بیشتر مقیاس های رشد، تفاوتی با دیگر کودکان نداشته اند و از نظر سازگاری اجتماعی حتی وضعیت بهتری را در مقایسه با کودکان دیگر نشان داده اند، ضمن آنکه نگرش مثبت تری به اشتغال زنان دارند و نسبت به دیدگاه های سنتی موافق با نقش های جنسیتی کمتر پایبندند.
دیدگاه سوم مدعی وجود تفاوت میان اشتغال تمام وقت و اشتغال پاره وقت است. براساس این دیدگاه، ساعات طولانی اشتغال مادر و گذراندن زمان اندکی با فرزندان، به ویژه در دوره دبستان، به پیامدهای نامطلوب شناختی و اجتماعی می انجامد؛ اما اشتغال پاره وقت ظاهراً برای کودکان در تمام سنین مزیت بخش است، احتمالاً به این دلیل که به مادر این امکان را می دهد که نیازهای آنان را برآورده سازد.


دیدگاه اسلام

اهتمام اسلام به تأمین نیازهای عاطفی فرزندان و والدین از شواهد فراوانی برخوردار است. از سویی سفارش های فراوان درباره ابراز محبت والدین نسبت به فرزندان[4] و همبازی شدن آنان با فرزندان خردسال[5]، به طور ضمنی بر نقش مهم حمایت عاطفی والدین از فرزندان در رشد شخصیت آنان دلالت دارد. در این ارتباط از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود: «کسی که فرزندش را ببوسد، خداوند برای او حسنه ای می نویسد و کسی که فرزندش را شاد کند، خداوند در روز قیامت او را شاد خواهد کرد»[6]، و بر حسب روایتی دیگر، فاطمه(سلام الله علیها) همراه با زمزمه ابیاتی با فرزندان خردسالش حسن و حسین (علیهماالسلام) بازی می کرد.[7] با این حال، این قبیل سفارش های دینی کلی تر از آنند که در تأیید یا رد دیدگاه های پیش گفته به کار آیند و از این رو، در مسائل خاصی مانند تأثیر اشتغال مادران بر فرزندان، نیازمند مراجعه به شواهد دیگری هستیم.
از سوی دیگر، در اسلام سفارش های فراوانی درباره نیکی و احسان به والدین[8] وارد شده است. برای نمونه، قرآن کریم با ظرافتی بی نظیر، شکل مطلوب ارتباط با والدین سالمند را این گونه ترسیم می کند:
پروردگارت فرمان قطعی داده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود نیکی کنید. هر گاه یکی از آن دو با هر دوی آنها در نزد تو به سن پیری رسیدند، سخنی به آنان مگو که بیانگر دلتنگی ات از ایشان باشد و بر سر آنها فریاد مزن و با گفتار بزرگوارانه با آنان سخن بگوو بالهای تواضع و خاکساری خویش را از روی لطف و رحمت در پیش آنان فرود آر و بگو: پروردگارا، همان گونه که مرا در خردسالی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده.[9]
در برخی روایات نیز در مورد فرزندان تعبیر «سکون» به کار رفته و فرزند مایه آرامش روانی و انس پدر و مادر به سبب خارج کردن آنها از تنهایی قلمداد شده است.[10]
گفتنی است که در اینجا نیز اسلام با تأکید بیشتر بر نیکی به مادران در مقایسه با پدران، شبهه تبعیض جنسیتی به نفع مردان در زمینه حمایت عاطفی را برطرف کرده است. در روایتی می خوانیم:
مردی به حضور پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) رسید و عرض کرد: ای پیامبر خدا، به چه کسی نیکی کنم؟ حضرت فرمود: به مادرت. مرد پرسید: سپس به چه کسی؟ فرمود: به مادرت. مرد پرسید: سپس به چه کسی فرمود: به مادرت. مرد پرسید: سپس به چه کسی؟ فرمود: به پدرت؟[11]
 
منبع: کتاب «جامعه شناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی»
نوشته: حسین بستان (نجفی)
 

بیشتر بخوانید :
کارکردهای حمایتی خانواده (بخش اول)
نقش خویشاوندان در تحکیم خانواده
خانواده، مهمترین رکن اجتماعی
خانواده و راهبردهای کاربردی


 پی نوشت :
[1] .Harvey & Mcdonald,Doing Socialogy,p.196.
[2] .Joan Bowlby
[3] .Bilton et al.,Introductry Social ,p.307.
[4] .حرعاملی، وسایل الشیعه، ج 15، ص 201-203.
[5] .همان، ص 203؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 43، ص 285 و 286.
[6] .حرعاملی، همان، ص 194.
[7] .بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم و المعارف و الاحوال، ج 2، ص 898.
[8] .حرعاملی، وسایل الشیعه، ج 15، ص 204-207.
[9] .اسراء 23 و 24.
[10] . حرعاملی، وسایل الشیعه، ج 15، ص 106.
[11] .همان، ص 207.